یادداشت دکتر شقاقی به مناسبت روز کتاب و کتاب خوانی

3125 بازدید

دکتر مهدی شقاقی، استادیار علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شهید بهشتی به مناسبت 24 آبان، روز کتاب و کتاب‌خوانی یادداشتی با عنوان «خواندن نانوشته‌ها» منتشر کرده است که در ادامه می‌خوانید:

خواندن نانوشته‎ها

دنیای اطراف ما سرشار از نانوشته‎هاست. ما در دنیای مقررات، آداب، رویه‎ها، و روال‎های نانوشته زندگی می‎کنیم و این بخش از زندگی ما بسیار فربه‎تر از بخش نوشتاری است. انگار نوشتار نقش پایه و تکیه‎گاه و آخرین پناهگاه را بازی می‎کند و تا نیاز مبرم پیدا نشود، به آن رجوع نمی‎کنیم. در علم دنبال قوانین نانوشته می‎کردیم تا پس از کشف آن را به عالم نوشتار وارد کنیم و دوباره به عالَم نانوشته‎ها برگردیم. نوشته‎های مربوط به مرز دانش که راهبردی و سرنوشت‎سازند، در متون علمی عیان نمی‎شوند و در واقع به عالم نانوشته‎ها تعلق دارند. با این حال، هفتۀ کتاب و کتابخوانی را جشن می‎گیریم و آن را ارزشمند می‎شماریم چون کتاب، مسند مستحکمی است که به آن استناد و رجوع می‎کنیم و تکیه می‎زنیم. پس اهمیت کتاب در رهنمونی ما به دنیای نانوشته‎هاست. اگر نتوانیم از لابلای سطور کتاب، نانوشته‎ها را بخوانیم کتابخوانی ما اثری جز تلنبار کردن معلومات ندارد. به همین خاطر است که همیشه نجات در خواندن نیست و گاهی نجات در نخواندن است زیرا ممکن است نوشتارها طوری باشند که ما را به سمت نانوشته‎ها رهنمون نشوند. گاهی هم حجم انبوهی از نوشته‎ها، یک نانوشتۀ خاص را بیان می‎کنند و بنابراین ارزش خواندن را از دست می‎دهند و در این حالت است که نجات در نخواندن است و برای پیدا کردن نانوشته‎ها باید به چیزی غیر از نوشتار رجوع کرد. برای مثال به طبیعت یا به میان عامۀ مردم رفت و نانوشته‎ها را در آن‎جاها جستجو کرد. نوشتار می‎تواند سه چیز را به ما بگوید: معنای مستقیمی که می‎آموزاند، شامل فرمول‎ها، قواعد، روابط و معانی. دلالت ضمنی که معنای ثانوی آن چیزی است که در آن هست و مستقیماً نوشته نشده است. و پیش‎فرض‎ها که نوشته بر آن استوار است و در روح نوشته پنهان است. زمانی فحوای مستقیم متن ارزشمند است که بتوان نانوشته‎ها را نیز از آن خواند زیرا بخش اعظم یک متن، همان چیزی است که به ما نمی‎گوید. مثلاً اگر روی بلیت هواپیما نوشته شده باشد که «این بلیت غیرقابل استرداد است»، معنای ضمنی آن این است که اگر بخواهید زمان پرواز را عوض کنید، هم بلیت‎تان می‎سوزد و هم باید پول دیگری برای بلیت جدید بپردازید. معمولاً متن قوانین و مقررات طوری نوشته می‎شود که نانوشته‎های آن بسی بیشتر از نوشته‎ها باشد. پیش‎فرض جملۀ بالا نیز آن است که بلیت‎هایی وجود دارند که غیرقابل استردادند و این، از آن نوع است و این امری بدیهی و متداول است. یا وقتی یک قاعدۀ ریاضی مثل اصل لانه کبوتر در یک کتاب به روش جبری اثبات شده باشد، معنای ضمنی آن این است که هر اصل دیگری نیز به همین روش قابل اثبات است و اگر اثبات شد باید جبراً آن را پذیرفت. یکی از پیش‎فرض‌های آن نیز آن است که روش جبری تنها روش اثبات قضایای ریاضی است و دومی نیز آن است که انسان معقول کسی است که چیز اثبات‎شده را می‎پذیرد و چیز اثبات‎نشده را خیر و اگر غیر از این باشد از عقلانیت خارج می‎شود. به خاطر همین نانوشته‎هاست که می‎گویند علم مدرن با علوم وابسته به متافیزیک تضاد بنیادی دارند. شاید بسیار عجیب باشد که نانوشته‎ها مبنای ارزش نوشته‎ها باشند. و شاید بسیار جالب باشد که هیچ چیز به اندازۀ نوشته نمی‎تواند نانوشته‎ها را منتقل کند زیرا هم دارای نشانه‎های شمایلی (نوشتار تصویری) است، هم نشانه‎های نمایه‎ای (اعداد) و هم نمادین (استعاره و مجاز). معنای مستقیم نوشته‎ها، به خصوص نوشته‎های ادبی، انسانی و اجتماعی بسیار گول‎زننده است و برای مثال، می‎دانیم که امروزه پذیرش معنای مستقیم نوشته‎های تبلیغاتی یا تصاویر خبری آغشته به نوشتار، گاهی اوقات چقدر می‎تواند گمراه‎کننده باشد. برخی معتقدند که زیبایی‎های شعری در زبان فارسی (مثلاً شعر حافظ را در نظر بگیرید) به دلیل نیاز مردم به سبک نوشتاری بود که به خاطر شرایط نابسامان اجتماعی و فشار محیطی، بتواند معانی را غیرمستقیم منتقل کند و نانوشته‎ها را بیان نماید. زندگی انسان سرشار از ابهام‎ها و ناگفته‎هاست و نوشته‎هایی که به زندگی انسان ساختار بخشیده‎اند پر از نانوشته‎هاست، و اگر کتاب نتواند ما را به آن سو رهنمون شود، آن‎گاه نوشتن عموماً راهی خواهد بود برای اطمینان از وجود تکیه‎گاه، و خواندن نیز معمولاً مسیری خواهد بود برای طی کردن رویه‎های اداری کسب شغل یا نوعی اطمینان قلبی نسبت به این‌که راهی برای رسیدن به تکیه‎گاه‎ها وجود دارد.   

 

 

میتوانید این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید: