ادبیات مهاجرت؛ تحقق رویاها، نوستالژی و مسألهی هویت
نخستین نشست از سلسله نشستهای پنجمین جشنواره خون سیاوش با موضوع مهاجرت : «بازگشت»، در روز دوشنبه مورخ هفتم آبان با حضوراساتید و کارشناسان، به صورت حضوری و برخط برگزار شد. در این نشست که تمرکز آن حول محور ادبیات مهاجرت بود به بازتاب چالشهای این پدیده و تجربۀ زیسته آن در آثار ادبی پرداخته شد.
دکتر قدرت اله طاهری عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در آغاز نشست به کلیاتی درباره مهاجرت اشاره کردند و این موضوع را مسالهای فردی، اجتماعی و فرهنگی دانستند که ریشه در امکان رویاسازی و تحقق رویا در موطن افراد و یا سرزمین میزبان دارد. عوامل متعددی چون امنیت فردی، اجتماعی، اقتصادی میتوانند موانعی باشند که تحقق رویاها را به تاخیر میاندازند و باعث تمایل هجرت از سرزمین مادری به دیگر سرزمینها میشوند. طبیعتا مهاجرت مسالهای ست که ساحتهای متفاوتی را درگیر میکند به همین دلیل در حوزههای مختلف روانشناسی، جامعه شناسی و فرهنگ نیز قابل مطالعه است و ادبیات نیز ازین نظر مستثنی نیست و میتواند بستری برای بازتاب تجربه های گوناگون مهاجرت در میان افراد باشد.
در ادامه دکتر مهدی سعیدی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی، به جریانشناسی ادبیات مهاجرت پرداختند. از نظرایشان اگرچه مساله مهاجرت نویسندگان آثار ادبی مسالهای نو نیست اما مفهوم معاصر آن متفاوت با دورههای دیگر است؛ در دوران کنونی این مفهوم بیشتر متکی بر امر سیاسی و گرایشهای مربوط به آن است و همچنین چالشهای عمیقتر فرهنگی را برای نویسندگان مهاجر به همراه دارد که میتواند در آثار آنان نیز بازتابی گسترده داشته باشد.
در ادامه دکتر شهریار منصوری عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی ضمن بیان تفاوت مفهوم مهاجرت در ادبیات غرب و ادبیات فارسی، این مفهوم را وابسته به مساله بازگشت ذهنی مداوم نویسنده به گذشته و تداعی خاطراتی دانستند که وابسته به مکان و حرکت افراد است. بنابراین ادبیات مهاجرت با سیاهنمایی یا فقط انتقاد از موطن اصلی شناخته نمیشود بلکه ادبیات مهاجرت میتواند مبتنی بر امر نوستالژیک یا بازگشت حسرت گونه به گذشته، خاطرات خوشایندی را که مبتنی بر زمان و مکان است مرور کند.
دکتر آمنه عرفانیفرد پژوهشگر حوزه ادبیات مهاجرت نیز، بازتاب مهاجرت در ادبیات داستانی ایرانی معاصررا امری هویتی دانستند. آن گونه که مواجهه و برخورد هویت فرد مهاجر با هویت و زمینههای فرهنگی کشور میزبان میتواند واکنشهای متفاوتی را به همراه داشته باشد که در ادبیات این حوزه قابل ردگیری است. این واکنشها ممکن است طیفی از تقابل و دوگانگی تا تسلیم در برابر هویت جدید را در برگیرد. نتایج به دست آمده از پژوهشهای ادبی نشان میدهد که فرد مهاجر در اثر تداخلات فرهنگی و هویتی در کشور میزبان ممکن است یکی از هویتهای سهگانه "آمیخته"، "بینابین" و گسسته را تجربه کند. در موقعیت نخست هویتی، فرد مهاجر با آگاهی از تمایز فرهنگی خود میکوشد با اتکا بر هویت پیشین خود و با تقلید فرهنگ جدید، خود را با محیطی که به آن مهاجرت کرده است انطباق دهد. بدین ترتیب میتوان گفت او برای التیام درد غربت و بیگانگی و حسرت گذشته از دست رفته مجبور میشود خود را در میان گذشته و آینده حفظ کند و سبک زندگی تلفیقی را اتخاذ کند. (نمونه: مای نیمز ایز لیلا) جدا شدن از هویت زمان و مکانی گذشته و عدم ادغام سریع هویتی در شرایط جدید منجر به آن میشود که فرد مهاجر در دو گانگی خودی / بیگانه گرفتار آید و قادر نباشد تفاوتهای دو فرهنگ را مدیریت کند در نتیجه فرد مهاجر در وضعیت مرزی قرار میگیرد نه متعلق به هویت گذشته خود است و نه هویت سرزمین مقصد را پذیرفته است و این مساله او را بیثبات میکند. (نمونه: رمان گسل) در نوع سوم هویتی یعنی گسست، مهاجر دردناکترین نوع چالش هویتی را تجربه میکند، فقدان همیشگی نمادهای هویتی گذشته و تداعی حسرت بار، پیوسته آن فرد مهاجر را دچار سردرگمی و تنش روانی بسیار میکند. او قادر نیست به عنوان دیگری خود را در جامعه جدید حل کند و پیوسته با مفهوم بیگانه دست و پنجه نرم میکند. (نمونه رمان گسل)
با پرسش و پاسخ حضار و کارشناسان، اولین نشست به پایان رسید.
سلسله نشستهای پنجمین جشنواره خون سیاوش، با موضوع مهاجرت، علل، آسیبها، ظرفیتها و راهکارهای مواجهه با آن در پاییز و زمستان سال جاری برگزار خواهد شد.
کانال اطلاعرسانی جشنواره https://t.me/khoonesiavash